loading...

ماهِ چه شهری واقعا؟!

در مقام زن ولی مردانگی قانون توست ‌‌‌ تا قیامت هر کجا مؤمن بوَد، ممنون توست

بازدید : 0
جمعه 18 ارديبهشت 1404 زمان : 1:21
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ماهِ چه شهری واقعا؟!

اسمش را بگذارید بیچارگی، بی نوایی، گدایی، تنهایی؛ اسمش را بگذارید ترحم طلبیدن، بگویید خودنمایی ، بگویید توجه خواستن؛بنویسید دیوانگی و بخوانید بی سر و سامانی.

دامنتان را بر بچینید که غباری از آشفتگی‌های من ننشیند به قامَتِ قرارتان و شیشه ماشین‌هایتان را بالا بدهید که دود ناخالصِ دل که مانند اسفند در اسفند‌آشیان نمی‌گنجد به سرفه نیندازدتان و آینه‌های خانه را بچرخانید تا خاطرِ این موجودِ غیر انسانِ فراطبیعی در بیت‌المقدستان مجسم نشود....

مع هذا شعر‌هایتان را ۳ نوبت تطهیر کنید از وجود ما و شبکه‌های جعبه جادویتان را به غیر از افقِ دل‌شکسته‌ها تنظیم کنید .... ما بی سر و سامانیم و به این بی سر و سامانی‌ها خوشیم، جهان اگر قرار دارد_که آن‌هم بعید بدانم_ ارزانی خودش.....

که

ماییم و نوای بی نوایی

بسم الله اگر حریف مایی.....

غم ضرر دارد برای انسان، و بستنی برای بچه‌های سرما‌خورده؛ با این‌وجود اگر گواهی پزشک معتبر بدهند و غیبتِ آدم را از مدرسه مجاز کنند اشکالی ندارد...

مدرسه

این روز‌ها هر روز مدرسه هستیم و هرشب ، شب‌ها تا صبح به مدرسه فکر می‌کنیم و خواب مدرسه می‌بینیم؛ معلم‌های مدرسه را زیرزیرکی نگاه می‌کنیم و آن‌ها هم ما را؛ این روز‌ها مدرسه برای ما مرکز دنیا است و مدام داریم از خانه غیبت می‌خوریم؛ در تولد‌ها نیستیم و به مهمانی‌ها دیر می‌رسیم، رأیمان در رأی گیری‌ها غیبت می‌رسد و صندلی‌مان خالی می‌ماند ؛ در مدرسه اما هستیم و غیبت می‌خوریم؛ هستیم و در را رویمان قفل می‌زنند، هستیم و نمی‌بینندمان، هستیم و حرفمان را نمی‌خرند.

می‌آییم خانه، اهل خانه گلایه دارند از ما، می‌رسیم مدرسه، اهل مدرسه دل‌خورند از ما ، می‌رویم در خیابان، درخت‌ها رو بر می‌گردانند، در مدرسه نقاشی می‌کشیم و می‌چسبانیم به در و دیوار... شب‌ها نامه می‌گذاریم زیر میز سال بالایی‌ها که بیایید مدرسه سابقتان را جمع کنید؛ کلاس دومی‌ها را دوست دارم... کوچک اند و معصوم، پر از سوال و گاهی حرف از عشق که می‌شود چشم‌هایشان خیس می‌شود و ریمل‌هایشان می‌چکد روی مقنعه‌های مشکی‌شان؛ سال بالایی‌ها یا اشک‌هایشان خشک شده یا ریمل نمی‌زنند و اگر هم می‌زنند ضد آب می‌زنند.

با پای شکسته باز هم اعتماد می‌کنم به دفتر مشاور مدرسه، می‌نشینم در نوبت برای شفا... در باز می‌شود و دختر جوانی به سردی سلام می‌کند، می‌خندد که چرا اینجایی؟ می‌دانم تجربه ندارد و معذب است... خودم طبق اصول مصاحبه بالینی Gold Point‌ها و شکایت اصلی را طبقه بندی شده می‌گذارم کف دستش، حرف‌های ناراحت کننده تحویلم می‌دهد، می‌گویم نه اینطور نبود... اصرار می‌کند که بود، می‌گویم نه نبود، خودم می‌دانم؛ بعد هم که ادامه می‌دهم شوکه می‌شود و می‌گوید چطور ممکن بود؟ چطور؟ بعدش چی شد؟ پس کجا رفت؟ مگر می‌شود؟ دلداری اش می‌دهم و می‌گویم ناراحت نباشد حالا، درست می‌شود، باز هم مشاور جوان بی قراری می‌کند و از من می‌پرسد چرا اینطوری شد؟ می‌گویم خب.. شد دیگر، بعد عذرخواهی می‌کنم که ناراحتش کرده ام و از دفتر مشاوره مدرسه می‌زنم بیرون... این جا هم شورش را در آورده با این خدمات دادنش. کاش نمی‌داد. خدمات را می‌گویم.

توی اتوبوس‌های منتهی به مدرسه وانمود می‌کنم بیرون را نگاه می‌کنم، سر کلاس وانمود می‌کنم جزوه‌ها را نگاه می‌کنم، از دفتر معلم‌ها که رد می‌شوم به موزائیک‌ها نگاه می‌کنم، با مشاور نهاد خودم را چشم در چشم نمی‌کنم و فلان کلاسِ فلان روحانیِ مدرسه را غایب می‌کنم که نپرسد از نتیجه نمازی که یادم داده بود چه خبر؟

" یک نفربرای حرف زدن" دانلود شدنی نیست، با دیوار حرف زده ام و با پرده و با ابر و با کفش و با راه، هیچکدامشان جواب نمی‌دهند، تازگی‌ها دارم تخته وایت برد و کتابخانه و میز و صندلی را امتحان می‌کنم، راضی نیستم؛ نمی‌خواهم با موجود زنده حرف بزنم، موجودِ زنده حیف است برای شنیدن حرف‌های من، حرفم را قیچی می‌کنم با بچه‌ها، با معلم‌ها، با آدم‌ها و با توت‌ها، حرفم را قیچی می‌کنم که بیش از این ضرر نزنم به محیط پیرامونم.

چند وقت پیش با یک "بازو" در پیام‌رسان بله دعوایم شد، به اَش گفتم :" تو من را درک نمی‌کنی!" بنده‌ی خدا نوشت "من یک هوش مصنوعی هستم، ببخشید که درکتان نمی‌کنم."

چیزی به فکرم نمی‌رسد. در پناه خدا

بازدید : 1
جمعه 18 ارديبهشت 1404 زمان : 1:21
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ماهِ چه شهری واقعا؟!

عکسی دیدم از دختر کوچک و زیبا و شیرینی که کنار عروسکش نشسته بود و آنقدر زیبا و معصوم بود که مشخص نبود کدامشان عروسک است و کدامشان بچه‌ی واقعی.... کامنت‌های را که دیدم همه ذوق کرده بودند برای دختر بچه و قربان صدقه اش رفته بودند... یاد این افتادم که همین دو سه روز پیش نوزاد کوچک ۱۱ ماهه‌‌‌ای در غزه بر اثر سوء تغذیه به شهادت رسیده بود... خدا تنهایتان نگذارد اگر تنهایشان نگذاشتید.....💔

🇵🇸راه‌های رساندن کمک‌های مردمی‌به غزه :

📞شماره گیری کد #14* از درگاه پویش ایران همدل وابسته به بیت مقام معظم رهبری

🔸بنیاد خیریه ام‌الیتامی‌خدیجه‌کبری(س)

💳6104338926896834

🔸بنیاد مردمی‌تحول‌اجتماعی

💳5041727010553517

🔸بنیاد خیریه جامعه‌ایمانی‌مشعر

💳5041721113532122

🔸کانون فرهنگی تبلیغی شهیدالقدس

💳5029087001597700

🔸خیریه سرزمین رنگ زیتون

💳5041721113535455

🔸بنام مهدی صالح

(صالح غزه ای، فعال فلسطینی ساکن ایران)

💳6104338676264019

🔸گروه جهادی اویس قرنی:

💳6273 8170 1007 2290

❗️توجه فرمایید❗️

پس از واریز به کارت گروه جهادی اویس‌قرنی، حتما رسید خود را با قید نیت«فلسطین» به شناسه @Habib72 ارسال کنید.

ولی برای سایر شماره کارت‌ها، اعلام واریز نیاز نیست.

برچسب ها
بازدید : 0
جمعه 18 ارديبهشت 1404 زمان : 1:21
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ماهِ چه شهری واقعا؟!

⭕⭕متأسفانه در ناحیه‌های مختلف ایران و در سایر کشور‌ها کودکانی وجود دارند که پدر و مادریا یکی از والدینشان را از دست داده اند، همچنین کودکانی هستند که شرایط خانوادگی خوبی ندارند، بد سرپرست هستند یا خانواده‌هایشان دچار آسیب و از پا افتادگی شده اند💔سامانه اکرام ایتام کمیته امداد امام خمینی(ره) به شما کمک می‌کند تا نیازمند ترین کودکان را در هرکجای کشور که باشند شناسایی کنید و کمک خود را به دستشان برسانید ....

⭕حالا سوال پیش می‌آید که چطور در سامانه اکرام ایتام ثبت نام کنیم؟!🤔

می‌توانید به ترتیب مراحل زیر عمل کنید :

💜۱. سامانه اکرام ایتام را سرچ کنید .

💙۲. وارد صفحه اصلی سایت شوید .

💚۳. روی کادر سبز رنگ می‌خواهم حامی‌شوم کلیک کنید .

💛۴. گزینه‌ی خودم ثبت نام می‌کنم را فعال کنید .

🧡۵. از طریق دولت من یا از طریق خود سایت ثبت نام کنید .

💖۶. حالا شما وارد کارتابل اکرام ایتام خودتان شده اید ....

🤍۷. روی سه خط سمت راست بالای صفحه کلیک کنید .

💜۸. اگر می‌خواهید فقط همین دفعه به بچه‌های یتیم کمک کنید روی کلید "کمک موردی" بزنید وگرنه روی گزینه‌ی "انتخاب فرزندان" بزنید

💙۹. در این قسمت شما می‌توانید سرپرستی معنوی بین ۱ تا چند کودک را به عهده بگیرید و متعهد شوید که به مدت (۳ ماه، ۶ ماه، ۱سال، یا هر مدت دیگر) ماهانه مبلغی به حساب هر کدام از آن‌ها بریزید(۱۰ هزار تومان، ۱۰۰ هزار تومان، یا هر مبلغ دیگری)

💚۱۰. در تنظیمات جستجوی فرزند بهتر است حالت جستجو را روی "پیشنهاد امداد" تنظیم کنید چرا که در اثر این جستجو نیازمند ترین کودکان کل کشور به ترتیب شماره نشان داده می‌شوند و شما می‌توانید آن‌ها را به عضویت خانواده معنوی خود در بیاورید.

💛۱۱. اگر نخواستید از گزینه تنظیمات امداد استفاده کنید می‌توانید شهر مورد نظر کودک، وضعیت سالم یا بیمار بودن، ایتام یا محسنین، دختر یا پسر بودن، سادات یا غیر سادات بودن و سن کودک( مثلا ۵ ۶ ساله یا ۱۶ ۱۷ ساله بودنش را تعیین کنید)

🧡۱۲. چنانچه از شماره حسابی که برای شما نمایش داده می‌شود مبلغ را واریز کنید ، آن مبلغ به مقدار مساوی بین کودکانتان پخش می‌شود در غیر این صورت می‌توانید مستقیما مبالغ متفاوتی را به حساب کوکان واریز کنید.

💖۱۳. نام کودک برای همه و نام خانوادگی کودک تنها به اطلاع والد معنوی او خواهد رسید.

🤍۱۴. می‌توانید از قسمت خانواده‌ی معنوی من ، اعضای کوچک خانواده‌ی نورانی خود را ببینید و از ته قلب دوستشان داشته باشید .

💥۱۵. چنانچه پس از خواندن این مطلب کودک یا کودکانی را به سرپرستی گرفتید خوشحال می‌شویم به صورت شناس یا ناشناس زیر این پست کامنت بگذارید.

❌❌ از هرکسی که این پست را می‌خواند تقاضا می‌کنم آن را در وبلاگ خودش قرار دهد، یا در گروه‌هایی که هست منتشر کند و دیگران را به انجام این عمل خدا پسندانه توصیه کند❌❌

بازدید : 5
يکشنبه 30 فروردين 1404 زمان : 7:11
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ماهِ چه شهری واقعا؟!

ندیدم آینه‌‌‌ای چون لباس خاکی‌ها
همان قبیله که بودند غرق پاکی‌ها

به عشق زنده شدن «عند ربهم» بودن
شده ست حاصل آنان ز سینه چاکی‌ها

دلیل غربت شان اهل خاک بودن ماست
نه بی مزار شدن‌ها نه بی پلاکی‌ها

به آسمان که رسیدند رو به ما گفتند:
زمین چقدر حقیر ست آی خاکی‌ها.....

محمدجواد شرافت

بازدید : 5
شنبه 29 فروردين 1404 زمان : 21:51
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ماهِ چه شهری واقعا؟!

خب ... من با افتخار یک عدد استاکر هستم

الان داشتم پیج یه بنده خدایی رو استاک می‌کردم ...‌

دیدم درباره‌ی اون دختره که قبلا‌ها مثل چی عاشقش بود و دختره اصلا بهش محل نمی‌داد و کلی رنج و ناراحتی و غم و دلشکستگی به خاطرش کشید....

بعد اصلا برای اون تو پیجش یه مجموعه پست نوشته بود :(

تعداد خیلی زیادی پست و متن ....

اما برای من چی؟

فقط ۳ تا

اونم کوتاه و مختصر ....

من فکر می‌کنم هرچی زخمی‌که به آدم‌ها می‌زنی عمیق تر باشه، دیر تر فراموشت می‌کنن ....

و من ...

خوشحالم که...

زود

فراموش

می‌شم :)

+ البته بابت اینکه ۳ تا پست برام گذاشته ناراحت نیستم و اصلا حتی استحقاقش رو در خودم نمی‌دیدم و لطف کرده .... ممنون سید🙏 ببخشید زحمتتون دادم :] ببخشید مزاحمتون شدم⚘

برچسب ها
بازدید : 4
شنبه 29 فروردين 1404 زمان : 21:51
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ماهِ چه شهری واقعا؟!

ندیدم آینه‌‌‌ای چون لباس خاکی‌ها
همان قبیله که بودند غرق پاکی‌ها

به عشق زنده شدن «عند ربهم» بودن
شده ست حاصل آنان ز سینه چاکی‌ها

دلیل غربت شان اهل خاک بودن ماست
نه بی مزار شدن‌ها نه بی پلاکی‌ها

به آسمان که رسیدند رو به ما گفتند:
زمین چقدر حقیر ست آی خاکی‌ها.....

محمدجواد شرافت

بازدید : 5
شنبه 29 فروردين 1404 زمان : 21:51
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ماهِ چه شهری واقعا؟!

ندیدم آینه‌‌‌ای چون لباس خاکی‌ها
همان قبیله که بودند غرق پاکی‌ها

به عشق زنده شدن «عند ربهم» بودن
شده ست حاصل آنان ز سینه چاکی‌ها

دلیل غربت شان اهل خاک بودن ماست
نه بی مزار شدن‌ها نه بی پلاکی‌ها

به آسمان که رسیدند رو به ما گفتند:
زمین چقدر حقیر ست آی خاکی‌ها.....

محمدجواد شرافت

بازدید : 7
جمعه 28 فروردين 1404 زمان : 14:41
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ماهِ چه شهری واقعا؟!

ندیدم آینه‌‌‌ای چون لباس خاکی‌ها
همان قبیله که بودند غرق پاکی‌ها

به عشق زنده شدن «عند ربهم» بودن
شده ست حاصل آنان ز سینه چاکی‌ها

دلیل غربت شان اهل خاک بودن ماست
نه بی مزار شدن‌ها نه بی پلاکی‌ها

به آسمان که رسیدند رو به ما گفتند:
زمین چقدر حقیر ست آی خاکی‌ها.....

محمدجواد شرافت

بازدید : 2
جمعه 28 فروردين 1404 زمان : 14:41
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ماهِ چه شهری واقعا؟!

سریال "سفر به دور آمریکا" ساخته‌ی آقای عباس منش (مدرس موفقیت و افزایش درآمد) .... در راستای تغییر دید مردم ایران به آمریکا...

کشوری که سرشار از صلح و سرسبزی است و هم فرکانس شدن با محیط زیست زیبایش "لیاقت" می‌خواهد و بابت زندگی در آن باید "خدا را شکر کرد".

کلیک

+ به نظرتون سریال "سفر به دور غزه" رو براشون پخش کنیم؟ یا نه چون مردمش مو طلایی نیستن و خاکش به جای سرسبز بودن خرابه است و مردمش به جای کلبه ، توی خیمه آوارگان زندگی می‌کنن و به جای زندگی در صلح و آرامش و انسانیت؛ خبرنگارانش زنده زنده می‌سوزن "جذابیت بصری" نداره؟ :)

بازدید : 6
جمعه 28 فروردين 1404 زمان : 4:06
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ماهِ چه شهری واقعا؟!

ندیدم آینه‌‌‌ای چون لباس خاکی‌ها
همان قبیله که بودند غرق پاکی‌ها

به عشق زنده شدن «عند ربهم» بودن
شده ست حاصل آنان ز سینه چاکی‌ها

دلیل غربت شان اهل خاک بودن ماست
نه بی مزار شدن‌ها نه بی پلاکی‌ها

به آسمان که رسیدند رو به ما گفتند:
زمین چقدر حقیر ست آی خاکی‌ها.....

محمدجواد شرافت

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : 5
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 4
  • بازدید کننده امروز : 5
  • باردید دیروز : 1
  • بازدید کننده دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 13
  • بازدید ماه : 30
  • بازدید سال : 3053
  • بازدید کلی : 3053
  • کدهای اختصاصی