خب...
فکر کنم رسماً در دانشگاه به یک "مادر داماد" تبدیل شدم...
بدین ترتیب که برادران میان پی وی بنده و میگن خانم ح! اون دختره بود که تو فلان جلسه درباره نظریه تکامل صحبت کردها؟!!
بعد چند تا نقطه میفرستن
بعد من میگم بله، پیگیری می کنم...
امشب یکی از بچههای ارشد زیست فناوری میکروبی بهم پیام داده که از یکی از دخترهای زیست شناسی که تو جلسه نشریه دیدتش خوشش اومده🥲🥲
امشب از شدت خوشحالی خوابم نمیبره🥲🌷
و البته از شدت استرس....
دارم فکر میکنم چطوری مطرح کنم با دو طرف که این ازدواج سر بگیره .....
چی بگم والا... خیر باشه برای همه ...
بچهها لطفا اگه خاطره یا پیشنهاد یا تجربهای پیرامون واسطه گری دارید بهم بگید🥲🌷